مُـــــح مَــــهات زنـــدگی مــــا

زندگی از بعد ما شدن می شود مجموعه ای از مح مه ها ... اینجا مجموعه ای از زندگی من است

مُـــــح مَــــهات زنـــدگی مــــا

زندگی از بعد ما شدن می شود مجموعه ای از مح مه ها ... اینجا مجموعه ای از زندگی من است

کردی ای صبح طلوع...


قصد آپ کردن نداشتم ولی پست قبلیم رو اعصابمه .. اول خواستم دیلیتش کنم ، دلم نیومد.. بالاخره اینجا مجموعه ای شده از احساس های من.. گاهی خوب، گاهی بد... واسه همین تصمیم گرفتم یه چیز بنویسم که لطف کنه پست قبل تشریف ببره پایین و ایشالله کلا حس و حالش دفع بشه...


------------------------------------------------------------------------------------------------------

 پ ن 1: قبل عید یه روز به بچه ها گفتم: "راضیه یکی از خانوما هست هربار میره دستشویی شیشه عطرشو رو خودش خالی میکنه! سارا گفت نه بابااااا ! گفتم باور کن! جالبه همیشه هم قبل من رفته دستشویی... گذشت و گذشت تا یه روز سارا گفت بوی این خوشبو کننده دستشویی رو دوست دارم... بوی یه عطر معروف زنونست... گفتم مگه دستگاهشو گذاشتن؟ گفت آره دیگه! بالای در گذاشتن دیده نمیشه... آقا منو میگی!!!Bouaaaaah icon تا چشام گرد شد سارا و راضیه ترکیدن از خنده  Secret-laugh icon باور کنید تقصیر من نیست، عادت کرده بودم به عطر مردونه.. آخه همیشه این صابون های دستشویی و بوگیراش بوی یه عطر مردونه میده (با عرض پوزش) ولی این سری اسانسش کاملا زنونه بود!... واجب شد یواشکی برم دستشویی مردونه شرکت، ببینم چه بویی میده.. البته امیدوارم خوشبو کنندش فعال باشه!!!!  That-dood-is-up-to-something icon  وگرنه 

Scared icon

اگه اونجا بوش مردونه باشه نشون میده تفکیک زن و مرد تو شرکت ها هم میخواد با شروعش از بوی دستشویی ها اعمال بشه Indifferent icon


پ ن 2: دیشب ساعت 12 وقتی این اس ام اس اومد که "امشب همنوا با همه کارمندان، دانشجویان و دانش آموزان : " مکن ای صبح طلوع "  رو خوندم خندم گرفت... روز اول بعد عید وقتی مدرسه میرفتم خیلی خوووب بود... پر از ذوق،پر از شوق، پر از خنده... بر خلاف امروز... دلم خواست برگردم به اول چرخه... بشینم پشت نیمکت و از استرس که ازم درس نپرسه معلم "و جعلنا من بین ایدیهم سدا" بخونم.. بعد بشم دانشجو و باز برم تو مجله ویبره... و باز کار کنم اما تدریس! نه مهندس کامپیوتر پشت میز نشین...


پ ن 3: امروز اولین روز کاریه و هیچییییی سخت تر از سر کردن مقنعه واسم نبود... آخه از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون من تا همین 5 سال پیش خواهرم و دوران دانشجوییم همخونم فرم مقنعمو درست میکرد بعد من سر میکردم.. تازگیا مستقل شدم واسه همین بعد 20 روز خیلی گذاشتنش سخت بود X-x icon 


پ ن 4: قربون گوشیم بشم.. هروقت دلم میخواد هیچ صدایی نشنوم و با هندزفیری  صداشو میبرم بالا میگه: 

 "  to lower your risk of hearing damage, do not listen at high volume for long periods"

خداییش گوشی کدومتون انقدر محبت داره بهتون؟! من چقدر بدم... حتی واسش یه قابم نخریدم TT-TT icon


پ ن 5: چون محض رضای خدا یه کدومتون هم نیومد بگه مهسا! پس بقیه سفرنامه چی شد...؟! دیگه بقیشو نمی نویسم... واقعا زدید تو ذوقم.. اینهمه عکس رو برای شماها گرفتم! از دیدن خودم زدم که عکس بگیرم براتون ولی گویا ذهنیتم اشتباه بود... فقط بدونید قبر شهریار، جلفا،کندوان و سوتی های عزیزان تبریزی رو از دست  دادید.. به قول هدی:

 "باور می کنید دل و دماغ نمی ذارین واسه آدم برای نوشتن!؟ "


پ ن 6: فکر کنم به اندازه کافی رفت پایین.... Pleasant icon


نظرات 18 + ارسال نظر
بیست رنک شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 04:55 ب.ظ http://www.20rank.com/?r=269928669

بیست رنک یک مرکز تبلیغاتی است که علاقه مند است شما را به صورت رایگان برای کسب درآمد به عضویت درآورد.
جایی که شما با کلیک کردن و دیدین تبلیغات کسب درآمد خواهید کرد و جایی که موسسات و نفرات ،ایده ها ، محصولات و خدمات خود را به نمایش می گذارنددر تجارت ما همه یک برنده هستند،
شما با استفاده از یک متود ساده و کارآزموده شده می توانید هم درآمد داشته باشید و یا محصولات خود را به نمایش بگذارید.
مهمتر از همه اینکه ما با ادغام چندین روش در دنیای بزرگ تبلیغاتی اینترنت این موسسه را بنا کرده ایم و با استفاده از مجهزترین وسایل و امکانات آمده ایم تا جای بحق خود را در این تجارت داشته باشیم پس با خیال راحت به ما به پیوندید ،
ما آمده ایم تا با شما رشد کنیم

ببخشید ولی من به اندازه کافی رشد کردم ازین بلندترم قصد ندارم بشم حتی با کمک شوما دوست عزیز...
موفق باشی

را ش شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:01 ب.ظ

من این روزا بشدت سرم شلوغه و وقت نشد متن سفرنامتو کامل بخونم که بتونم نظر بدم...ولی عکسا رو دیدم عالی بود...من هنو تبریز نرفتم ولی با این عکسا بازم مثل همیشه حس و حال شوما به خوبی به ما منتقل شد
مهسااااااا واقعا ممنون از این پست(که کوبید توی سر پست قبلی) و از اون بارون ایمیل امروز...حال دادی بهم اساسی

شیطون چرا سرت شلوغه؟!!!!
قربون شوما قابل نداشت (کاربر مکانی و زمانی از شوما درست بود؟!)
ایمیل که نگو خواهر اوضاش خرابه!!! .. ایمیلای امروزم دیگه ته مهاش بود... فکر کنم تحریما به ایمیلا هم کشیده ...

علی شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:28 ب.ظ

سلام

خیلی خوشحال شدم که دیدم شما خوشحالید :))
حالا دلیلش فرقی نمیکنه! بازی زغال اخته یا بوی دستشویی :))
به قولی یاد این شعر تکراری افتادم که هر وقت بهار میشه از شنیدن زیادش حالت...! حالت تحول!! میگیرم

نو بهار است در آن کوش که خوش دل باشی

ایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی :(((((

سلام
ممنون :) فقط بازی زغال اخته چیه؟!
شما هم خوش باشید ایشالله....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد